<p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">همراه با بانوان راوی هشت سال دفاع مقدس </span><span dir="LTR"></span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">روایت زنانه جنگ </span></b></font></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL" align="center"><span lang="AR-SA"> </span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زنان</span><span lang="AR-SA"> </span><span lang="AR-SA">></span><span lang="AR-SA"> </span><span lang="AR-SA">ایران- جنگ اگرچه یک واقعیت مردانه بود که در آن نگاه مردانه خشن مینمود اما همیشه قربانیان بیشتری در میان زنان و کودکان داشت. </span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">حتی تاریخ را اغلب مردان فاتح نوشتهاند. با این حال </span><a href="http://www.hamshahrionline.ir/details/62923"><span lang="AR-SA">جنگ تحمیلی</span></a><span lang="AR-SA"> و ضرورت حضور همه اقشار مردم و ازجمله زنان و حضور ملموس آن در زندگی مردم شهرها و روستاهای مناطق جنگی موجب شده است که زنان نیز نقش مهمی در هشتسال دفاعمقدس ایفا کنند. حالا اما پس از گذشت سالها از آن دوران کمکم زنانی پیدا شدهاند که میتوانند روایتگر دفاعمقدس باشند و جنگ را از زاویه دید خودشان به تصویر بکشند. در این بخش پای صحبتهای زهره حسینی روایتگر خاطرات کتاب «دا»، افسانه قاضیزاده نویسنده کتاب «خانهام همین جاست» و زهره فرهادی نویسنده دفاعمقدس نشستهایم.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span><span>·<span> <b> <font color="#244061"> </font></b></span></span></span><b><font color="#244061"><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA">درباره آغاز جنگ توضیح میدهید؟ </span></font></b></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زهره حسینی: درگیری مرزی بین </span> <a href="http://www.hamshahrionline.ir/details/29951"><span lang="AR-SA">عراق</span></a><span lang="AR-SA"> و ایران از فروردین 59 بود، اما هرچند روز یکبار به اوج میرسید؛ بهعنوان نمونه در خردادماه 59 تعدادی از سپاهیان در درگیریها به شهادت رسیدند. در تیرماه هم درگیری بود اما پراکنده. ولی 31شهریور در کمال ناباوری و اینکه مردم خرمشهر به خیال همان درگیریها و صداهای چند ماهه بودند، فهمیدند جنگی همه جانبه رخ داده است نه درگیری؛ آن هم بعد از اینکه حملات توپخانه، خمپاره و موشکاندازیهای عراق بر سر مردم باریدن گرفت.آن روز به جای اینکه دانشآموزان به مدرسه بروند و با لباسهای رنگارنگ شهر را از هیاهو و شادی خود پرکنند، تعداد زیادی از دانشآموزان به همراه خانوادههایشان در خواب به شهادت رسیدند و لباسهای رنگارنگ جای خود را به کفنهای سفید و خونی داد. مهری متفاوت از هر سال به خرمشهر آمده بود.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">قاضیزاده: آغاز جنگ (31شهریور 59) سروصداهای زیادی میآمد؛ صدای خمپاره، گلوله و ترکش. ابتدا فکر میکردم درگیری داخلی است اما بعد متوجه شدم نه، درگیری در مرز صورت گرفته و عراق حمله کرده است. در روزهای اول جنگ اوضاع خرمشهر آشفته بود و مقاومتهای پراکندهای صورت میگرفت اما کمکم نیروهای مردمی با کمک یکدیگر به یک نظم و آمادگی رسیدند. این گروهها هماهنگی برنامههای مختلف امنیتی، پزشکی و حتی امور غذایی و تأمین مایحتاج مردم و رزمندگان را بهعهده گرفتند؛ تشکیل گروه امداد، تدارکات، آشپزخانه و هماهنگی نیروها با یکدیگر. مکان تجمع اکثریت بانوانی که در خرمشهر مقاومت میکردند مسجد جامع بود. من هم آموزش نظامی را در بسیج و کمکهای اولیه را در جهاد سازندگی دیده بودم بنابراین در هر دو مسئولیت در مسجد جامع خرمشهر ایفای نقش میکردم. البته ناگفته نماند که در آن روزها نه من که جوانی 18ساله بودم بلکه هرکس که در خرمشهر بود آنچه از دستش برمیآمد انجام میداد؛ آشپزی، نظافت شهر و مکانهای عمومی، کفن و دفن شهدا، پاسداری از پیکرهای شهدا، نگهداری از بچهها و سالخوردگان بیسرپرست و در حقیقت برایتان بگویم که مسجد جامع خرمشهر در روزهای ابتدایی جنگ، انسان را به یاد تاسوعا و عاشورای</span><a href="http://www.hamshahrionline.ir/details/29098"><span lang="AR-SA"> امامحسین(ع)</span></a><span lang="AR-SA"> میانداخت و مردم صمیمانه و مهربان به تقسیم امکانات میپرداختند.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">هر مغازهدار، هر خرمشهری آنچه از مواد غذایی و حیوانات همچون مرغ، گوسفند و هر چه که داشت را به مسجد جامع میآورد تا برای رزمندگان و مردم شهر غذایی گرم تهیه شده و مایحتاج آنان تأمین شود. جنگ را ما با سروصدا، شیون، ویرانی، آوارگی، بیسرپرستشدن کودکان، زنان و سالخوردگان، بیرحمی، قساوت، غارت و بیمنطق بودن دشمن و دشمنی او با اسلام و بشریت متوجه شدیم. مرتبا بیمارستانها، مدارس، مناطق مسکونی و مردم بیدفاع خرمشهر همانند سایر شهرهای مرزی مورد اصابت خمپاره، شلیک گلوله توپ، تانک و موشک قرار میگرفتند اما من برایتان فضای دیگری را نیز در کتاب خاطراتم ترسیم کردم: وحدت، یکدلی، انسجام، همکاری و مقاومت زنان، جوانان، کودکان و مردان ایرانی در خرمشهر. این حماسه است که باید نقل شود و جاودانه بماند و الا دشمن متجاوز را همه میشناسند.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زهره فرهادی: از قبل از آغاز رسمی جنگ (31شهریورماه 59 )درگیری و تحرکات زیادی در مرز ایران و عراق دیده میشد. ازجمله در خردادماه نیز تحرکات خلق عرب شدت گرفت اما هرگز فکر جنگ نبودیم. عملا از ابتدای مهر 59 شهر خرمشهر و سایر شهرهای مرزی بهخاطر جنگ و شرایط بحرانی و فوقالعاده به شهرهایی جنگزده تبدیل شدند و مدارس و مراکز دولتیای هم که با جنگ در ارتباط نبودند، تعطیل شدند تا امنیت جانی این قبیل افراد به مخاطره نیفتد. بهخاطر تحرکات مرزی و اتفاقاتی که در گوشه و کنار شهر میافتاد چندماه قبل از آغاز رسمی جنگ دوره امداد و آموزشهای رزمی را به همراه جمعی از خواهران دیده بودم. بنابراین با شنیدن سروصداهایی که از طرف شلمچه و گمرک میآمد ناخودآگاه به طرف مسجد جامع رفتم، آنجا اوضاع بحرانی بود. جنگ فینفسه بد است و تداعیگر ویرانی، آوارگی، اسارت، از دست دادن، جدایی، بیعدالتی و ظلم است، اما میخواهم بگویم در آن لحظات سخت و طاقتفرسا با امید به پروردگار و عنایت او و مقاومت مردم در برابر دشمن، با همدلی، ایثار و فداکاری، وحدت ایمان در کشور اسلامی ما تبلور یافته بود و این عامل باعث میشد اثرات مخرب جنگ تا حد قابلتوجهی کاهش یابد و به جای آن عزت، افتخار و امید به آینده را برای رزمندگان، مردم شهر و امدادگران به ارمغان آورد و دشمنان را از فتح سه روزه ناامید سازد.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span><span>·<span> </span></span></span><b><font color="#244061"><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA">چه خاطراتی از روزهای نخستین جنگ دارید؟ </span></font></b></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زهره حسینی: رفتوآمدهای غریب، صداهای عجیب، عبور آمبولانسهای متعدد بهسوی بیمارستانها، تعداد زیاد مجروحان و اجساد شهدایی که در گوشه و کنار شهر به چشم میخوردند، ویرانی گوشه به گوشه شهر و بسیاری مسائل دیگر از خاطرات روزهای نخستین جنگ هستند که بعد از گذشت سالیان طولانی هنوز در ذهن من تداعی میشود. اما من که در آن روزها جوانی 17ساله بودم، ناخودآگاه به طرف بیمارستان شهر رفتم. من آموزش ندیده بودم اما شروع کردم بهکار حملونقل مجروحان.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">راهروی بیمارستان مملو از مجروح بود و هیچ تخت خالیای به چشم نمیخورد. چون مهارت کمکهای اولیه را ندیده بودم برای کمک، کار تحویل مجروحانی که به شهادت رسیده بودند را بهعهده گرفتم. با آنکه جثه کوچک و ضعیفی داشتم مشغول شدم. گلزار شهدای خرمشهر، محشر کبری بود، غوغایی عجیب، صحنههایی که قلب انسان را جریحهدار میکرد؛ پیرمرد و پیرزنهای 80ساله غرق در خون، جنینهای سقط شدهای که موج انفجار باعث شده بود چهرههای وحشتناکی پیدا کنند. موقع شستوشوی بچهها کمک میکردم. از شدت جراحات وارد شده کفنهای سفید غرق خون میشدند و در بیشتر موارد کفن کردن، آب هم در غسالخانه نبود.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زهره فرهادی: هر لحظه جنگ در روزهای ابتدایی خاطره عشق و ایثار بود، هرچه میدیدم زیبایی و خوبی مردمی بود که در کمال مظلومیت زیر آتش با صبر، قناعت و گذشت مقاومت میکردند، درحالیکه از هر نظر در مضیقه بودند؛ صدای توپ و خمپاره و گلوله، آتش و مردمی که از هر وسیله و خدمتی برای بقای شهر و یاری یکدیگر دریغ نمیکردند، فرماندهی جنگ در سپاه خرمشهر و... همه اینها خاطراتی هستند که بیش از همه خودنمایی میکنند.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span><span>·<span> <b><font color="#244061"> </font></b></span></span></span><b><font color="#244061"><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA">سختترین روز مقاومت چه روزی بود؟ </span></font></b></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">زهره حسینی: همه روزهای جنگ سخت بود، زیرا دشمن ما آماده و مسلح و ما بدون آمادگی بودیم؛ در شرایطی که انقلاب اسلامی نوپا بود جنگ به کشور تحمیل شده بود اما 24مهر بهخاطر از دست دادن تنها پایگاه مردمی (مسجدجامع خرمشهر) و هجوم همهجانبه دشمن به شهر یکی از سختترین روزهای مقاومت و به تعبیری بهتر، سختترین روز عمر من و بسیاری از افرادی بود که با چنگ و دندان شهر را نگه داشته بودند.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">قاضیزاده: 24مهر 59، روزی که به ما گفتند شهر را تخلیه کنید و خرمشهر در محاصره کامل عراق قرار گرفته است. ابتدا از ما بانوان خواستند تا شهر را ترک کنیم تا اسیر نشویم. روز خداحافظی با مسجد جامع خرمشهر بسیار سخت و طاقتفرسا بود.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span><span>·<span> <font color="#244061"><b> </b></font></span></span></span><font color="#244061"><b><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA">خانم قاضیزاده خاطراتی که از روزهای نخستین جنگ دارید را بیان کنید. </span></b></font></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">آب، برق، راههای ارتباطی، امنیت، آسایش و زندگی در خرمشهر قطع شده بود. به جای وضو تیمم میکردیم؛ این فضای عمومی خرمشهر بود؛ شهری که گمرک ایران بود؛ مکانی زیبا، سرسبز و پر از نعمات الهی اما در آن روزها مردم و رزمندگان در سختترین شرایط مقاومت کردند. از کدام بخش خاطراتم بگویم؟ از سختترینها یا تلخترینها؟ این صحنه را هیچگاه فراموش نمیکنم در همان روزهای ابتدایی شهید محمود فرخی با یک وانت مملو از شهدا از کمی جلوتر، از منطقه درگیری آمده بود. وقتی شهدا را به داخل بیمارستان آوردم به شمارش آنها پرداختم. هشت شهید بود؛ صحنههای دلخراشی از این دست در آن روزها بسیار دیدیم. خرمشهر، یکی از شهرهای مرزی ایران در سالهای جنگ بهویژه نخستین روزهای آغاز جنگ مورد اشغال و هجوم همهجانبه عراق قرار گرفت اما مبارزات و مقاومت مردم و به هم پیوستن همه نیروهای نظامی در شهر باعث حماسهای تاریخی و جاویدان شد.</span><a href="http://www.hamshahrionline.ir/details/53739"><span lang="AR-SA"> امامخمینی(ره)</span></a><span lang="AR-SA"> فرمود: خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ زیرا دشمن امکاناتی ایجاد کرده بود که به راحتی امکان فتح و نفوذ در خرمشهر میسر نبود، اما با عزم آهنین مردانحق و مجاهدان در راه خدا این فتح با شهادت فرزندان این آب و خاک صورت گرفت. روز آزادی خرمشهر یکی از بهترین روزهای زندگی هر ایرانی و انسان آزاده است.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span><span>·<span> <b><font color="#244061"> </font></b></span></span></span><b><font color="#244061"><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA">چه تصویری از جنگ در ذهن شما باقی مانده است؟ </span></font></b></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="AR-SA">قاضیزاده: 45روز مقاومت مردمی در خرمشهر هر روزش سختترین بود اما زیباییهایی را نیز در پی داشت. یکی اینکه شهادت دوستان، رزمندگان و مردم باعث تحرک و پویایی میشد و با شهادت یک نفر چند نفر مصممتر از گذشته در صحنه حاضر میشدند. دیگر اینکه در آن زمان زن و مرد هر چه درتوان داشتند انجام میدادند و نگاه به موقعیت و شغل نبود؛ بهعنوان نمونه بانوان در مقاومت مردمی خرمشهر نگهبان انبار مهمات بودند. یادم میآید امیر سامری(فرمانده) به برادران رو کرد و گفت: چند نفر آرپیجی زن و خدمه میخواهم. به محض اینکه این مطلب را گفت من گلوله آرپیجی را برداشتم و همین عامل باعث شد برادران رزمنده و گروهی از ارتشیان که کمی دورتر از ما بودند به سرعت به ما بپیوندند و همکاری خوبی صورت گرفت. نیروهای مردمی و ارتش با وحدت و در اختیار گرفتن امکانات یکدیگر توانستند مقاومت خوبی از خود نشان دهند. یکی دیگر از مسئولیتهای بانوان پر کردن اسلحه رزمندگان و خشابها بود و... . بالاخره 24مهر مجروح شدم و برخلاف میل باطنیام با چشم گریان مرا از شهر بیرون بردند. هرچه از مظلومیت خرمشهر و مردمانش و مقاومت مردمانش گفته و نوشته شود، گفته شود یا به تصویر درآید، کم است. در حقیقت باید با جمعآوری آثار شهدا وخاطرات مبارزان و مردم سعی در حفظ آثار معنوی جنگ و دفاعمقدس هشتساله داشته باشیم تا این میراث گرانبها برای مردم ما حفظ شود و نسل جوان با ارزشهای دفاعمقدس و فرهنگی مردم خود آشنایی پیدا کنند تا بتوانند در برابر همه تهاجمات بیگانگان محکم، راسخ، با ایمان و با صلابت ایستادگی کنند.</span></p> <span></span><span> </span> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">کبراهای زهرآگین ایران</span></b></font><b><span dir="LTR"></span></b></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">نخستین نمونه از بالگرد کبرا در جنگ ویتنام ارائه شد؛ زمانی که نیروهای پیاده و زرهی احتیاج به پشتیبانی هوایی داشتند اما نه پشتیبانی هواپیماها که پس از بمباران یا راکتباران مواضع دشمن، باید برای سوختگیری و مهماتگیری به پایگاه خود که دهها کیلومتر دورتر بود باز میگشتند. در این شرایط وسیلهای که بتواند از پشت خطوط مقدم به هوا برخاسته و با دقت بالا (در سرعت پایین) هدفگیری کند و درصورت لزوم به راحتی در نقطهای فرودآید میتوانست مزایای خاص خود را داشته باشد. بنابراین با استفاده از برخی اجزای بالگردهای یو-اچ-1که به تعداد فراوان بهکار گرفته شده بودند بالگرد آ-اچ-1کبرا که صرفاً قابلیت تهاجمی داشت طراحی و ساخته شد. هر چند یو-اچ-1ها نیز به تیربار و بعضاً راکت مجهز میشدند اما ساختار آنها محدودیتهای زیادی برای عملیات تهاجمی ایجاد میکرد. نمونه اولیه کبرا تنها به تیربار و راکتانداز مجهز شده و با بدنهای باریک، هر دو سرنشین که شامل خلبان و کمکخلبان بودند را پشت سر هم جا داده بود.</span></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">ورود به ایران</span></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">پیش از انقلاب تعداد قابل توجهی بالگرد کبرا از نمونه دوموتوره «آ-اچ-1جِی، سی کبرا(کبرای دریایی)» ملقب به «</span><span dir="LTR">International</span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span>» خریداری و به مرور در پایگاههای مختلف هوانیروز نظیر کرمانشاه، اصفهان و مسجد سلیمان وارد خدمت شدند. مدل جِی بالگرد کبرا برای نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و پرواز در محیطهای دریایی براساس نمونههای تک موتوره این بالگرد ساخته شده بود. بنابر اظهارات منابع خارجی، حدود 200فروند بالگرد کبرا به ایران تحویل داده شد که از نمونه ارتقا داده شده بودند و حدود 60فروند آنها توانایی شلیک موشک «</span><span dir="LTR">BGM-71</span><span lang="AR-SA">تاو» را داشتند.</span></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">مشخصات فنی</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">بالگرد کبرای ایران دارای دو نمونه هستند؛ یک نمونه فقط دارای توپ سه لوله 20میلیمتری و راکتانداز بوده که در ایران ملقب به «جنگنده کبرا» است و دیگری علاوه بر توپ و راکت، توانایی شلیک موشک ضدتانک تاو را نیز دارد. در بالگرد کبرا هر دو خلبان امکان هدایت بالگرد و شلیک تسلیحات را دارند اما خلبان کابین جلو دارای ادوات هدفگیری دقیقتر و خلبان کابین عقب دارای تجهیزات هدایت بهتر و کاملتری است. در نمونه دارای موشک تاو نیز سامانه هدفگیری در کابین جلو قرار داده شده است. دوربینهای مربوط به رؤیت هدف در این بالگرد توانایی زوم بیش از 13برابر را دارند که کار هدفگیری دقیق را ممکن میسازد. با حرکت سامانه هدفگیری توپ، لوله توپ نیز هماهنگ با آن و بلافاصله در جهت مورد نیاز تغییر میکند و درنتیجه توپ در این بالگرد از تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. این توپ قابلیت چرخش به اطراف را تا 100درجه به هر طرف و 60درجه عمودی را دارد. برد مؤثر این توپ تا 2هزار متر است. چندنوع راکت در این بالگرد قابل بهکارگیری است که شامل نمونههای 70میلیمتری «هایدرا70» در پرتابگرهای 19تایی و هفت تایی و راکتهای 127میلیمتری «زونی» در پرتابگر چهار تایی است که نوع اخیر در ایران روی بالگرد کبرا مشاهده نشده است. راکتهای هایدرا70دارای برد 500متر تا 8هزار متر هستند. نوع پایه موشک تاو (توفان) نیز تا 3850متر برد دارد.</span></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">کبرا در جنگ تحمیلی</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">هشتسال جنگ تحمیلی در یک گستره 1200کیلومتری از مرزهای کشور و درگیر بودن عمق چند صد کیلومتری داخل کشور تا چند سال اول جنگ، نیاز به حضور گسترده نیروهای زمینی داشت. بدیهی است که پشتیبانی هوایی چه از نوع ترابری و چه رزمی نقش مهمی در حفظ خطوط دفاعی، اجرای مقدمات عملیاتهای کوچک و بزرگ، پشتیبانی از نیروها طی هر عملیات و پس از آن در زمینههای انهدام واحدهای دشمن، حمل نیرو و مهمات، تخلیه مجروحین و شهدا و... در این همه سال داشته است. هر چند توان کمی و کیفی بالگردهای ایران پیش از انقلاب در حد بالایی بود اما خروج مستشاران نظامی آمریکا بسیاری را به این نتیجه رسانده بود که احتمالاً همه این حجم عظیم ادوات هوایی زمینگیر خواهند شد اما حتی پیش از شروع جنگ تحمیلی و در فاصله کوتاه پیروزی انقلاب تا شروع جنگ، متخصصان هوانیروز با شجاعت وارد عرصه تعمیر و نگهداری بالگردها شده و سطح آمادگی این نیرو را به حد مطلوبی رسانده بودند بهطوری که با وجود کارشکنیهای دولت وقت در اوایل جنگ، هوانیروز به سرعت وارد عمل شد. در واقع با توجه به واکنش سریع بودن واحدهای هوانیروز، پس از نیروی هوایی، هوانیروز دومین یگانی بود که با راهبرد کاهش سرعت نفوذ ارتش عراق وارد عمل شد. انهدام تعداد زیادی از ادوات زرهی و ترابری لشکرهای پیشروی عراق و متوقف کردن نسبی آنها از نتایج این تلاش بود که ستاره درخشان این عملیاتها که در آن روزها بهصورت تقریباً خودجوش اجرا میشد، بالگرد تهاجمی کبرا بود. این دست وقایع، بالگرد کبرا را در ایران به اندازه اف-14و فانتوم بین مردم مشهور کرد اما تبعات ورود هوانیروز با تمام قوا به عرصه جنگ و ثبت بیش از 300هزار ساعت پرواز عملیاتی در جنگ، فرسودگی زودرس ناوگان و در کنار آن آسیبهای ناشی از سلاحهای دشمن بود. برای رفع این مشکلات نیز باید راهی پیدا میشد.</span></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">شاهکار کبرا</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">مأموریتهای بالگرد تهاجمی کبرا در طول جنگ بیشتر حول محورهای انهدام تانکها و ادوات زرهی، حمله به استحکامات و خطوط دفاعی و مراکز تجمع دشمن، اجرای عملیاتهای شناسایی مسلح، اسکورت بالگردهای ترابری در عملیاتهای جستوجو و نجات و حمایت از ناوگان کشتیها در مقاطعی از جنگ بود. این موشک که روی هواپیماهای اف-4ئی نیروی هوایی ارتش و علیه اهداف مهم بهکار میرفت با توجه به ضرورتهای عملیاتی و تشخیص فرماندهان در قالب طرح «امید» روی نمونه غیرموشکانداز کبرا نصب شد و در چندین عملیات که استفاده از کبرا به جای هواپیماهای نیروی هوایی مناسبتر بود بهطور کاملاً موفق مورد استفاده قرار گرفت.</span></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">انهدام یک ایستگاه راداری ارتش عراق که در یک کارخانه متروکه استتار شده بود از معروفترین استفادههای ماوریک توسط کبرا است. همچنین در مواردی با این موشک به مراکز تجمع نیروهای عراقی حمله میشد که نتایج بهتر در زمان کمتر نسبت به استفاده از راکتهای هایدار70داشته است. بهعنوان مثال در عملیات فتحالمبین 11فروند موشک ماوریک توسط کبراهای ایران شلیک شد. این کار در حالی در ایران و در بحبوحه جنگ به انجام رسید که تا آن زمان اجرای این کار در دنیا سابقه نداشت و در آمریکا نیز بالگرد سوپرکبرا در 1990این موشک را بهطور آزمایشی بهکار گرفت. موارد دیگری از شاهکارهای کبراهای ایرانی در جنگ تحمیلی به درگیری هوایی با بالگردهای دشمن بازمیگردد. با توجه به برخورداری عراقیها از بالگردهای مسلح که طی جنگ مجهزتر نیز میشد و پروازهای این واحدها روی خطوط استقرار نیروهای زمینی ایران، بالگردهای ایرانی هم که برای پشتیبانی از نیروها در آن منطقه حضور داشتند برای کاهش فشار و تلفات رزمندگان زمینی ناگزیر به درگیرشدن با بالگردهای بعثی بودند. در این نبردها خلبانان ایرانی با استفاده از توپ و خصوصاً موشک هدایت سیمی تاو خود که اساساً برای هدف قرار دادن اهداف هوایی نبوده است اقدام به درگیری میکردند که مورد اصابت قرار گرفتن چندین بالگرد ازجمله غزال(گازل) ساخت فرانسه تأیید شده است. همچنین گزارشهایی مبنی بر درگیر شدن و انهدام میل-24هایند نیز وجود دارد اما جالبترین شکار هوایی کبراهای ایران مربوط به منهدم کردن یک فروند میگ-21عراقی با شلیک تعدادی راکت هوا به سطح هایدرا70 است که واقعهای بینظیر در تاریخ جنگهای هوایی به شمار میرود.</span></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">کبرا پس از جنگ</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">با پایان یافتن هشت سال نبرد سنگین و فرسایشی، کبراهای ایران نیز وارد دوره بازسازی و بعدها بهسازی شدند. این فعالیتها شامل تمام اجزای بالگرد از قبیل موتور، سازه، بدنه، سامانههای سلاح و اویونیک بود. در نتیجه بعد از جنگ یگانهای پروازی هوانیروز بهطور متوسط بیش از 25هزار ساعت پرواز داشتهاند. امروزه بیش از 70درصد از حدود 2500قطعه موجود در بالگردها شامل قطعاتی از بال، بدنه، موتور و سامانههای الکترونیکی در کشورمان ساخته میشود. علاوه بر تعمیرات اساسی بالگردها، چندین فروند کبرا که آسیبهای مختلفی دیده بودند بازسازی شده و به خط پرواز بازگشتند. یکی از نمونههای شاخص این کار که اواسط دهه 1370به انجام رسید، بالگردی بود که بیش از 90درصد اجزای آن دوباره ساخته شد و به عقیده کارشناسان در واقع یک فروند بالگرد کامل ساخته شد.</span></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">ساخت نمونه های بومی</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">بهدلیل اثبات عملی کارایی فوقالعاده بالگرد تهاجمی در نبردها و بروز تواناییهای فنی متخصصان کشور، طرح ساخت 50فروند بالگرد کبرای بومی شده با نام 2091در شرکت هسای اصفهان تصویب شد. چندی پیش نیز 10فروند بالگرد توفان که گونهای مشابه کبراست به یگانهای عملیاتی تحویل داده شد. طبق اخبار منتشره این بالگردها جدید ساخت بودهاند و شامل بازسازی بالگردهای آسیبدیده نمیشدند. تمامی این 10فروند دارای سامانه هدفگیری موشک ضدتانک در دماغه خود هستند. هر چند بالگردهای توفان تفاوت ظاهری بهخصوصی با کبراهای قبلی ندارند اما تفاوتهایی در برخی تجهیزات داخل کابین خلبانان دیده میشود. برای بهسازی و ارتقای سامانههای مختلف بالگرد کبرا در ایران چندین طرح قابل ذکر است. طرح «ارسلان» در نیروی زمینی ارتش که شامل بهکارگیری برخی تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی جدید و موشکهای دوش پرتاب بهعنوان موشک هوا به هوا میشد از آن جمله است. بهکارگیری موشکهای هوا به هوا در بالگردهای رزمی اقدام بسیار مهمی در جهت افزایش قابلیت تهاجمی و تدافعی آنها دارد. درگیر شدن با بالگردهای دشمن جهت حفاظت از نیروهای زمینی و واحدهای هوایی خودی امری بود که هر چند با دلاوری خلبانان ایرانی در زمان جنگ انجام میشد اما با توجه به هدایت سیمی موشکهای تاو نیازمند فراهم شدن شرایط خاصی بود و خود بالگرد را نیز تا زمان اصابت موشک به هدف در معرض خطر قرار میداد.</span></p> <p dir="RTL"><b><span dir="LTR"> </span></b></p> <p dir="RTL"><font color="#244061"><b><span lang="AR-SA">تیزتک؛ مجهزترین کبرای ایران</span></b></font></p> <p dir="RTL"><span lang="AR-SA">بهنظر میرسد جامعترین برنامه به روزرسانی کبرا در کشور پروژه «تیزتک» باشد. در این پروژه علاوه بر بهکارگیری تجهیزات اویونیک جدید شامل نمایشگرهای دیجیتال رنگی چند منظوره در کابین، جایگزینی رادیوها و بیسیمهای جدید، سامانههای هشداردهنده راداری در طرفین و جلو و عقب بالگرد که پوشش 360درجه را فراهم میکنند، تغییراتی در بدنه بالگرد نیز داده شد و از شیشههای ضدگلوله برای خدمه استفاده شد. ازجمله تجهیزات و سامانههای ساخته شده برای روزآمدسازی کبرا، سامانه کنترل بالگرد کبرا و طراحی و ساخت سامانه نمایشگر چند منظوره(</span><span dir="LTR">MFD</span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span>) است که در تیزتک بهکار رفته است. یکی دیگر از تجهیزاتی که برای بهکارگیری روی بالگردهای کشور توسعه داده شده، جمر یا اخلالگرهای فروسرخ جهت گمراهکردن موشکهای آشیانه یاب حرارتی است. با استفاده از این سامانهها میزان بقاپذیری بالگرد در محیط رزمی بیشتر شده و در نتیجه کارایی کلی آن افزایش مییابد.</span></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL"><span lang="FA"> </span></p>